کد مطلب:225 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:516

مُطَهِرّات (پاک کننده ها)
(مسأله 139) یازده چیز نجاست را پاك می كند و آنها را «مُطَهِرّات» می گویند:



اوّل: آب، دوم: زمین، سوم: آفتاب، چهارم: استحاله، پنجم: كم شدن دو سوم آب انگوری كه جوش آمده، ششم: انتقال هفتم: اسلام، هشتم: تبعیّت، نهم: برطرف شدن عین نجاست، دهم: اِستبراء حیوان نجاستخوار، یازدهم: غائب شدن مسلمان; و احكام آنها به تفصیل در مسائل آینده گفته می شود.





1 ـ آب



(مسأله 140) آب با چهار شرط چیز نجس را پاك می كند:



اوّل: مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرقِ بید، چیز نجس را پاك نمی كند. دوم: پاك باشد. سوم: هنگام شستن چیز نجس آب مضاف نشود و بو یا رنگ یا مزه نجاست هم نگیرد. چهارم: بعد از آب كشیدن چیز نجس، عین نجاست در آن نباشد. پاك شدن چیز نجس با آب قلیل، یعنی آب كمتر از كُر، شرطهای دیگری نیز دارد كه بعداً گفته می شود.



(مسأله 141) ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست. بلكه، در آب كُر و جاری نیز احتیاط سه مرتبه شستن است، اگرچه یك مرتبه شستن در كُر و جاری كافی است، ولی برای تطهیر ظرفی كه سگ از آن ظرف آب یا چیز روان دیگری خورده، احتیاط آن است كه مقداری آب با خاك پاك مخلوط كنند ـ به نحوی كه از حد خاك خارج نشود ـ و ظرف را با آن خاك مال كنند و بعد در آب كُر یا جاری بنابر احتیاط یا با آب قلیل بنابر اقوی دو مرتبه بشویند; همچنین ظرفی را كه سگ لیسیده یا آب دهانش در آن



[28]

ریخته شده، بنابر احتیاط واجب باید ابتدا خاك مال كرد و سپس سه مرتبه با آب قلیل و یا دو مرتبه با آب كر یا جاری شست.



(مسأله 142) اگر دهانه ظرفی كه سگ دهن زده تنگ باشد و نتوان آن را خاك مال كرد، باید مقداری آب با خاك مخلوط كنند ـ به نحوی كه از حد خاك خارج نشود ـ و آن را داخل ظرف بریزند و ظرف را به شدت حركت دهند تا خاك به تمام اطراف آن برسد.



(مسأله 143) ظرفی را كه خوك از آن چیز روانی بخورد، باید هفت مرتبه با آب قلیل شست ولی در كُر و جاری یك مرتبه شستن كفایت می كند و احتیاط مستحب آن است كه خاك مال نیز شود و به احتیاط واجب، لیسیدن خوك نیز مانند آب خوردن آن است.



(مسأله 144) اگر بخواهند ظرفی را كه با شراب نجس شده، با آب قلیل یا كُر یا جاری آب بكشند، باید سه مرتبه آن را بشویند و بهتر است هفت مرتبه شسته شود.



(مسأله 145) اگر كوزه ای را كه از گِل نجس ساخته شده و یا آب نجس در آن نفوذ كرده، در آب كُر یا جاری بگذارند، به هر جای آن كه آب برسد پاك می شود و اگر بخواهند باطن آن نیز پاك شود، باید به قدری در آب كُر یا جاری بماند كه آب به تمام آن فرو رود و نفوذ رطوبت كافی نیست.



(مسأله 146) ظرف نجس را به دو نوع می توان با آب قلیل آب كشید: یكی آن كه آن را سه مرتبه پركنند وخالی كنند، دیگر آن كه سه مرتبه قدری آب در آن بریزند و در هر مرتبه آب را به گونه ای در آن بگردانند كه به جاهای نجس آن برسد و بعد بیرون بریزند.



(مسأله 147) اگر ظرف بزرگی، مثل پاتیل و خمره نجس شود، چنانچه بخواهند با آب قلیل آن را پاك كنند باید سه مرتبه آن را از آب پر و خالی كنند و یا سه مرتبه از بالا به گونه ای آب در آن بریزند كه تمام اطراف آن را بگیرد، و در هر مرتبه آبی را كه ته آن جمع می شود بیرون آورند، و در روش دوم احتیاط واجب آن است كه در مرتبه اوّل، ظرفی را كه با آن آبها را بیرون می آورند آب بكشند. و به احتیاط مستحب در دفعه دوم و سوم نیز آن را آب بكشند و اگر با آب كُر می خواهند آن را آب بكشند یك بار كافی است.



(مسأله 148) اگر مِس نجس و مانند آن را ذوب كنند و وسیله ای با آن بسازند و آن را آب بكشند، ظاهر آن پاك می شود.



(مسأله 149) اگر در تنوری كه با ادرار نجس شده است دو مرتبه از بالا به گونه ای



[29]

آب بریزند كه تمام اطراف آن را فرا بگیرد پاك می شود و در غیر ادرار، اگر بعد از برطرف شدن نجاست، یك مرتبه به دستوری كه گفته شد آب در آن بریزند، كافی است. و بهتر است كه گودالی ته آن بكنند تا آبها در آن جمع شود و بعد آنها را بیرون بیاورند و سپس آن گودال را با خاكِ پاك پر كنند.



(مسأله 150) اگر چیز نجسی را، بعد از برطرف كردن عین نجاست یك مرتبه در آب كُر یا جاری به گونه ای فرو برند كه آب به تمام جاهای نجس آن برسد، پاك می شود.



(مسأله 151) اگر بخواهند چیزی غیر از ظروف را كه با ادرار نجس شده با آب قلیل آب بكشند، باید یك مرتبه آب روی آن بریزند و پس از آن كه آب از آن جدا شد و چیزی از ادرار در آن باقی نماند، یك مرتبه دیگر آب روی آن بریزند تا پاك شود، ولی در لبـاس و فرش و مانند آنها، باید بعد از هر دفعه آن را فشار دهند تا غُساله آن بیرون آید. (غُساله آبی است كه معمولاً در وقت شستن و بعد از آن، از چیزی كه شسته شده خود بخود یا به وسیله فشار خارج می شود.)



(مسأله 152) اگر چیزی با ادرار بچّه شیرخواری كه غذاخور نشده و احتیاطاً شیر خوك نیز نخورده نجس شود، چنانچه یك مرتبه به گونه ای روی آن آب بریزند كه به تمام جاهای نجس آن برسد، پاك می شود ولی احتیاط مستحب آن است كه یك مرتبه دیگر نیز آب روی آن بریزند، و در لباس و فرش و مانند آنها بنابر احتیاط فشار دادن لازم است.



(مسأله 153) اگر چیزی غیر از ظروف با غیر ادرار نجس شود، چنانچه بعد از برطرف كردن نجاست یك مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود، پاك می گردد. و نیز اگر در مرتبه اوّل كه آب روی آن می ریزند، نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست نیز آب روی آن بیاید، پاك می شود. ولی، در هر صورت، لباس و مانند آن را باید فشار دهند تا غُساله آن بیرون آید.



(مسأله 154) اگر حصیر نجس را كه با نخ بافته شده در آب كُر یا جاری فرو برند، بعد از برطرف شدن عین نجاست پاك می شود.



(مسأله 155) اگر ظاهر گندم، برنج، صابون و مانند آنها نجس شود، با فرو بردن در كُر و جاری پاك می گردد ولی اگر باطن آنها نجس شود پاك نمی گردد.



(مسأله 156) اگر انسان شك كند كه آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن



[30]

پاك است.



(مسأله 157) اگر ظاهر برنج، گوشت یا چیزی مانند آنها با ادرار نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفی بگذارند و دو مرتبه آب روی آن بریزند و خالی كنند، پاك می شود و ظرف آن نیز پاك می گردد و اگر با غیر ادرار نجس شده باشد، یك مرتبه آب ریختن كفایت می كند مگر این كه خود ظرف نیز نجس شده باشد كه در این صورت سه مرتبه شستن لازم است، ولی اگر بخواهند لباس و مانند آن را كه برای پاك شدن باید فشار داده شود در ظرفی بگذارند و آب بكشند، باید هر مرتبه كه آب روی آن می ریزند، آن را فشار دهند و ظرف را كج كنند تا غُساله ای كه در آن جمع شده بیرون بریزد.



(مسأله 158) لباس نجسی را كه با نیل و مانند آن رنگ شده، اگر در آب كُر یا جاری فرو برند و آب پیش از آن كه به واسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد، آن لباس پاك می شود. ولی،در صورتی كه هنگام فشار دادن، آب مضاف از آن بیرون آید پاك نمی شود.



(مسأله 159) ماشین های لباسشویی در صورتی كه یقین پیدا شود آب لوله كشی شهر به لباسها متصل و بر همه آنها مسلط شده، پاك كننده اند اگرچه غُساله آن به تدریج خارج گردد ولی شستن به وسیله ماشین هایی كه تماس آب به تمام لباس به تدریج و پس از قطع آب و به وسیله دَوَران انجام می شود، حكم شستن با آب قلیل را دارد و باید بعد از برطرف شدن عین نجاست حداقل دو مرتبه شسته و آب غُساله آن خارج گردد.



(مسأله 160) اگر لباسی را در آب كُر یا جاری آب بكشند و بعد مثلاً لجن در آن ببینند، چنانچه احتمال ندهند كه آن لجن از رسیدن آب به لباس جلوگیری كرده، آن لباس پاك است.



(مسأله 161) اگر بعد از آب كشیدن لباس و مانند آن خورده گِل یا اِشنان یا پودر و صابون لباسشویی در آن دیده شود، در صورتی كه بدانند كه خورده گِل یا اشنان یا پودر و صابون با آب شسته شده، پاك است ولی اگر آب نجس به باطن گِل یا اشنان رسیده باشد، ظاهر گِل و اشنان یا پودر و صابون پاك و باطن آنها نجس است.



(مسأله 162) هر چیز نجس تا عین نجاست را از آن برطرف نكنند پاك نمی شود. ولی، اگر بو یا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشكال ندارد. پس اگر خون را از لباس



[31]

برطرف كنند و لباس را آب بكشند و رنگ خون در آن بماند، پاك می باشد. اما، چنانچه به واسطه بو یا رنگ یقین كنند یا احتمال دهند كه ذرّه های نجاست در آن چیز باقی مانده، آن چیز نجس است.



(مسأله 163) اگر نجاست بدن را در آب كُر یا جاری برطرف كنند، بدن پاك می شود و بیرون آمدن و دوباره در آب فرو رفتن لازم نیست.



(مسأله 164) اگر آب را در دهان بگردانند و آن را به تمام غذای نجسی كه بین دندانها مانده برسانند، آن غذا پاك می شود.



(مسأله 165) اگر موی سر و صورت زیاد باشد و آن را با آب قلیل آب بكشند، پاك می شود و فشار دادن لازم نیست.



(مسأله 166) اگر جایی از بدن یا لباس را با آب قلیل آب بكشند، اطراف آنجا كه متصل به آن است و معمولاً هنگام آب كشیدن آنجا نجس می شود، چنانچه آبی كه برای پاك شدن محل نجس می ریزند به آن اطراف جاری شود، با پاك شدن جای نجس آنجا نیز پاك می شود. همچنین اگر چیز پاكی را كنار چیز نجس بگذارند و روی هر دو آب بریزند، هر دو پاك می شوند. پس اگر برای آب كشیدن یك انگشت نجس، روی همه انگشتان آب بریزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاك شدن انگشت نجس، تمام انگشتان پاك می شوند.



(مسأله 167) گوشت و دنبه ای كه نجس شده اند و همچنین بدن یا لباسی كه چربیِ كمی دارند و آن چربی از رسیدن آب به آنها جلوگیری نمی كند، مثل چیزهای دیگر آب كشیده می شوند.



(مسأله 168) اگر ظرف یا بدن نجس باشد و بعد به گونه ای چرب شود كه از رسیدن آب به آنها جلوگیری كند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بكشند، باید اوّل چربی را برطرف كنند تا آب به آنها برسد.



(مسأله 169) اگر چیز نجسی را كه عین نجاست در آن نیست یك مرتبه زیر شیری كه متصل به كُر است بشویند، پاك می شود. و نیز اگر عین نجاست در آن باشد، چنانچه عین نجاست آن، زیر شیر یا به وسیله دیگر برطرف شود و آبی كه از آن چیز می ریزد، بو یا رنگ یا مزه نجاست به خود نگرفته باشد، با همان مقدار آب شیر پاك می گردد. اما، اگر



[32]

آبی كه از آن می ریزد، بو یا رنگ یا مزه نجاست گرفته باشد، باید به قدری آب از شیر روی آن بریزند تا آبی كه از آن جدا می شود، بو یا رنگ یا مزه نجاست نداشته باشد.



(مسأله 170) اگر چیزی را آب بكشد و یقین كند پاك شده و بعد شك كند كه عین نجاست را از آن برطرف كرده یا نه، بنابر احتیاط واجب پاك نیست خواه هنگام آب كشیدن متوجه برطرف كردن عین نجاست بوده یا نبوده باشد.



(مسأله 171) زمینی كه آب روی آن جاری نمی شود، اگر نجس شود با آب قلیل پاك نمی گردد. ولی، زمینی كه سطح آن از شن یا ریگ است ـ چون آبی كه روی آن می ریزند از آن جدا شده و در شن و ریگ فرو می رود ـ با آب قلیل پاك می شود امّا زیر ریگها نجس می ماند.



(مسأله 172) اگر زمین سنگ فرش و آجر فـرش و زمـین سـختی كه آب در آن فرو نمی رود نجس شود، در صورتی با آب قلیل پاك می گردد كه به قدری آب روی آن بریزند كه جاری شود. و چنانچه آبی كه روی آن ریخته اند از سوراخی بیرون رود، همه زمین پاك می شود. و اگر بیرون نرود، جایی كه آبها جمع می شوند نجس می ماند و برای پاك شدن آنجا، باید گودالی بكنند كه آب در آن جمع شود و بعداً آب را بیرون بیاورند و گودال را با خاك پاك پر كنند.



(مسأله 173) اگر ظاهر سنگ نمك و مانند آن نجس شود، با آب كمتر از كُر نیز پاك می شود.



(مسأله 174) اگر از شكر آب شده نجس، قند بسازند و در آب كُر یا جاری بگذارند، پاك نمی شود.





2 ـ زمین



(مسأله 175) زمین با پنج شرط كف پا و تهِ كفش نجس را پاك می كند:



اوّل: زمین پاك باشد. دوم: خشك باشد. سوم: اگر عین نجس مثل خون و ادرار یا متنجس مثل گِلی كه نجس شده در كف پا و زیر كفش باشد، به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین و یا عامل دیگری برطرف شود. چهارم: زمین باید خاك، سنگ، آجر فرش و مانند آنها باشد، و احتیاطاً با راه رفتن روی فرش و حصیر، كف پا و زیر كفشِ نجس پاك



[33]

نمی شود ولی با راه رفتن روی سبزه پاك می شود. پنجم: نجاست كف پا یا كفش از زمین به پا یا كفش سرایت كرده باشد هرچند با غیر راه رفتن حاصل شده باشد.



(مسأله 176) كف پا و زیر كفشِ نجس به واسطه راه رفتن روی آسفالت و روی زمینی كه با چوب فرش شده است، بنابر اقوی پاك می شود.



(مسأله 177) برای پاك شدن كف پا و زیر كفش، بهتر است پانزده قدم یا بیشتر راه بروند، اگرچه، با كمتر از پانزده قدم یا با مالیدن پا به زمین نیز نجاست برطرف شود.



(مسأله 178) لازم نیست كف پا و زیر كفشِ نجس، تر باشد، بلكه اگر خشك نیز باشد با راه رفتن پاك می شود.



(مسأله 179) هنگامی كه كف پا یا زیر كفشِ نجس با راه رفتن پاك شد، مقداری از اطراف آن نیز كه معمولاً با گِل آلوده می شود، اگر زمین یا خاك به آن اطراف برسد، پاك می گردد.



(مسأله 180) كسی كه با دست و زانو راه می رود، اگر كف دست یا زانوی او نجس شود، به وسیله راه رفتن پاك می شود و همچنین است زیر عصا، زیر پای مصنوعی، نعل چهار پایان، چرخ اتومبیل، درشكه و مانند آنها.



(مسأله 181) اگر بعد از راه رفتن، ذرّه های كوچكی از نجاست در كف پا یا زیر كفش بماند، باید آن ذرّه ها نیز برطرف شود و دوباره راه برود. ولی، باقی بودن بو و رنگ اشكال ندارد.



(مسأله 182) داخل كفش و مقداری از كف پا كه به زمین نمی رسد، به واسطه راه رفتن پاك نمی شود، و پاك شدن كف جوراب به واسطه راه رفتن محل اشكال است. ولی، اگر كف جوراب از پوست باشد، به وسیله راه رفتن پاك می شود.





3 ـ آفتاب



(مسأله 183) آفتاب، زمین و ساختمان و چیزهایی را كه مانند در و پنجره در ساختمان به كار برده می شوند و همچنین میخی را كه به دیوار كوبیده اند، با شش شرط پاك می كند:



اوّل: چیز نجس مرطوب باشد، پس اگر خشك باشد باید به وسیله ای آن را مرطوب



[34]

كنند تا آفتاب آن را خشك كند. دوم: اگر عین نجاست در آن چیز باشد، پیش از تابیدن آفتاب آن را برطرف كنند. سوم: چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نكند; پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشك كند، آن چیز پاك نمی شود. ولی، اگر ابر و مانند آن به قدری نازك باشد كه از تابیدن آفتاب جلوگیری نكند، اشكال ندارد. و اگر از پشت شیشه یا به وسیله آینه بتابد، پاك شدن آن محل اشكال است. چهارم: آفتاب به تنهایی چیز نجس را خشك كند; پس اگر چیز نجس به واسطه باد و آفتاب خشك شود، پاك نمی گردد. ولی، اگر باد به قدری كم باشد كه نگویند به خشك شدن چیز نجس كمك كرده، اشكال ندارد. پنجم: آفتاب آن مقدار از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته یك مرتبه خشك كند; پس اگر یك مرتبه بر زمین و ساختمان نجس بتابد و روی آن را خشك كند و مرتبه دیگر زیر آن را خشك نماید، فقط روی آن پاك می شود و زیر آن نجس می ماند. ششم: ما بین سطح زمین یا ساختمان كه آفتاب به آن می تابد با داخل آن، هوا یا جسم پاك دیگری فاصله نباشد. و گرنه قسمت داخل آن پاك نمی شود.



(مسأله 184) درخت و گیاه به واسطه آفتاب پاك می شود، ولی حصیر نجس بنابر احتیاط به واسطه آفتاب پاك نمی شود.



(مسأله 185) اگر آفتاب به زمین نجس بتابد سپس، انسان شك كند كه زمین هنگام تابیدن آفتاب مرطوب بوده یا نه، یا رطوبت آن به واسطه آفتاب خشك شده یا نه، و همچنین اگر شك كند كه پیش از تابش آفتاب، عین نجاست از آن برطرف شده یا نه، یا شك كند كه چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه؟ آن زمین نجس است.



(مسأله 186) اگر آفتاب به یك طرف دیوار نجس بتابد، طرفی كه آفتاب به آن نتابیده پاك نمی شود، ولی اگر دیوار به قدری نازك باشد كه به واسطه تابش آفتاب به یك طرف، طرف دیگر آن نیز خشك شود، پاك می گردد.





4 ـ اِسْتحِاله



(مسأله 187) اگر جنس چیزی به گونه ای تغییر كند كه تبدیل به جنس دیگری گردد، می گویند «استحاله» شده است، و اگر جنس چیز نجسی به گونه ای تغییر كند كه به



[35]

صورت چیز پاكی در آید، به سبب استحاله پاك می شود; مثل آن كه چوب نجسی بسوزد و خاكستر گردد، یا سگ در نمكزار فرو رود و تبدیل به نمك شود. ولی، اگر جنس آن عوض نشود; مثل آن كه گندم نجس را آرد كنند یا با آرد نان بپزند، پاك نمی شود.



(مسأله 188) كوزه گِلی و مانند آن، كه از گِل نجس ساخته شده، نجس است. و باید از ذغالی كه از چوب نجس درست شده اجتناب نمایند.



(مسأله 189) چیز نجسی كه معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است.



(مسأله 190) اگر شراب بخودی خود یا به واسطه آن كه چیزی مثل سركه و نمك در آن ریخته اند سركه شود، پاك می گردد.



(مسأله 191) شرابی كه از انگور نجس درست می كنند، بنابر احتیاط با سركه شدن پاك نمی شود، بلكه اگر نجاستی نیز از خارج به شراب برسد، احتیاط واجب آن است كه بعد از سركه شدن نیز از آن اجتناب نمایند.



(مسأله 192) سركه ای كه از انگور و كشمش و خرمای نجس درست می كنند نجس است.



(مسأله 193) اگر پوشال ریز انگور یا خرما داخل آنها باشد و از آنها سركه بریزند، اشكالی ندارد. ولی احتیاط آن است كه پیش از آن كه خرما و كشمش و انگور سركه شوند، خیار و بادنجان و مانند آن را در آنها نریزند.





5 ـ كم شدن دو سوم آب انگور



(مسأله 194) آب انگوری كه به وسیله آتش و مانند آن مثل وسایل برقی جوشیده، پیش از آن كه ثلثان شود (یعنی دو قسمت آن تبخیر شود و یك قسمت آن بماند) نجس نیست. ولی، خوردن آن حرام است، و با ثلثان شدن، خوردن آن حلال می شود. ولی اگر ثابت شود كه مست كننده است حرام و نجس می باشد. و اگر خود بخود جوش آمده باشد، خوردن آن حرام بوده و احتیاط واجب اجتناب از آن است و فقط با سركه شدن پاك و حلال می شود.



(مسأله 195) اگر در یك خوشه غوره یك یا دو دانه انگور باشد، چنانچه به آبی كه از آن خوشه گرفته می شود آبغوره بگویند و اثری از شیرینی در آن نباشد و بجوشد، پاك



[36]

و خوردن آن حلال است.



(مسأله 196) اگر چیزی كه معلوم نیست غوره است یا انگور جوش بیاید، حرام نمی شود.





6 ـ انتقال



(مسأله 197) اگر خون بدن انسان یا حیوانی كه خون جهنده دارد (یعنی حیوانی كه وقتی رگ آن را می برند، خون از آن جستن می كند) به بدن حیوانی كه خون جهنده ندارد منتقل شود و خون آن حیوان حساب شود، پاك می گردد، و این را «انتقال» می گویند; اما خونی كه زالو از انسان می مكد، چون به آن خون زالو گفته نمی شود و خون انسان محسوب می شود، نجس می باشد.



(مسأله 198) اگر كسی پشه ای را كه به بدنش نشسته بكشد و نداند خونی كه از پشه بیرون آمده از او مكیده یا از خود پشه می باشد، و همچنین اگر بداند از او مكیده ولی جزء بدن پشه حساب شود، آن خون پاك است. اما اگر فاصله بین مكیدن خون و كشتن پشه به قدری كم باشد كه بگویند خون انسان است، یا معلوم نباشد كه آن را خون پشه می نامند یا خون انسان، آن خون نجس است.





7 ـ اسلام



(مسأله 199) اگر كافر شهادتین، یعنی «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ» بگوید، مسلمان می شود، و از آن پس، بدن، آب دهان، آب بینی و عرق او پاك است. ولی، اگر هنگام مسلمان شدن عین نجاست به بدن او بوده باشد، باید آن را برطرف كند و جای آن را آب بكشد. و اگر پیش از مسلمان شدن عین نجاست برطرف شده باشد، احتیاط واجب آن است كه جای آن را آب بكشد.



(مسأله 200) اگر هنگامی كه كافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد وآن لباس در هنگام مسلمان شدن در بدن او نباشد، آن لباس نجس است بلكه، اگر در بدن او باشد نیز، بنابر احتیاط واجب باید از آن اجتناب كند.



(مسأله 201) اگر كافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، و



[37]

همچنین اگر بداند قلباً مسلمان نشده، ولی چیزی كه منافی اظهار شهادتین باشد از او سر نزده باشد، مسلمان و پاك است ولی اگر كاری كه منافی اظهار شهادتین باشد از او سر بزند، بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب كند.





8 ـ تَبَعیّت



(مسأله 202) تبعیّت آن است كه چیز نجسی به واسطه پاك شدن چیز نجس دیگر پاك شود.



(مسأله 203) اگر شراب سركه شود، ظرف آن نیز تا جایی كه شراب به هنگام جوش آمدن به آنجا رسیده بوده، پاك می شود و پارچه و چیزی هم كه معمولاً روی آن می گذارند، اگر با رطوبت شراب نجس شده باشد، پاك می گردد، بلكه، اگر هنگام جوشیدن، سر ریز شده و پشت ظرف به آن آلوده شود، بعد از سركه شدن، پشت ظرف نیز پاك می شود.



(مسأله 204) تخته یا سنگی كه روی آن میّت را غسل می دهند و پارچه ای كه با آن عورت میّت را می پوشانند و دست كسی كه او را غسل می دهد و همینطور كیسه و صابونی كه با آن میّت شسته می شود، بعد از تمام شدن غسل پاك می شوند.



(مسأله 205) كسی كه چیزی را با دست خود آب می كشد، اگر دست و آن چیز با هم آب كشیده شوند، بعد از پاك شدن آن چیز دست او هم پاك می شود.



(مسأله 206) فرزندان نابالغ كفار، پس از اسلام آوردن پدر و مادر خود، محكوم به اسلام بوده و به تبعیّت آنان پاك می شوند ولی، قبل از اسلام آوردن پدر و مادر حكم كافر را دارند; مگر این كه خود آنها اهل فكر و تشخیص بوده و در این جهت تابع پدر و مادر نباشند.



(مسأله 207) اگر لباس و مانند آن را با آب قلیل آب بكشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبی كه روی آن ریخته اند جدا شود، رطوبتی كه در آن می ماند پاك است.

(مسأله 208) قطره های آبی كه پس از آب كشیدن ظرف نجس با آب قلیل و بعد از جدا شدن آبی كه برای پاك شدن روی آن ریخته اند، در آن باقی می ماند پاك است.



[38]

9 ـ برطرف شدن عین نجاست



(مسأله 209) اگر بدن حیوان یا باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بینی) با عین نجس مثل خون یا متنجس مثل آب نجس آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شوند، بدن آن حیوان و یا باطن بدن انسان نیز پاك می شود; مثلاً اگر خونی از لای دندان بیرون آید و در آب دهان از بین برود، آب كشیدن داخل دهان لازم نیست، ولی اگر دندان عاریه یا دندانی كه با مواد مصنوعی پر شده در دهان نجس شود، به احتیاط واجب باید آن را آب بكشند.



(مسأله 210) اگر غذا بین دندانها مانده باشد و داخل دهان خون بیاید، چنانچه انسان نداند كه خون به غذا رسیده، آن غذا پاك است و اگر خون به آن برسد، بنابر احتیاط واجب نجس می شود.



(مسأله 211) اگر جایی كه انسان نمی داند ظاهر بدن است یا باطن آن نجس شود، بنابر احتیاط واجب باید آن را آب بكشد.



(مسأله 212) اگر گرد و خاك نجس به لباس، فرش و مانند آن بنشیند، چنانچه هر دو خشك باشند نجس نمی شوند، و اگر گرد و خاك یا لباس، فرش و مانند آن مرطوب باشد، باید محل نشستن گرد و خاك را آب بكشند.





10 ـ اِسْتِبْراء حیوان نجاستخوار



(مسأله 213) ادرار و مدفوع حیوانی كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است و اگر بخواهند پاك شود، باید آن را استبراء كنند، یعنی تا مدتی كه بعد از آن مدّت دیگر به آن نجاستخوار نمی گویند، نگذارند نجاست بخورد و غذای پاك به آن بدهند. و بنابر احتیاط واجب باید شتر نجاستخوار را چهل روز، گاو را بیست روز، گوسفند را ده روز، مرغابی را پنج روز و مرغ خانگی را سه روز از خوردن نجاست باز دارند و غذای پاك به آنها بدهند.





11 ـ غایب شدن مسلمان



(مسأله 214) اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگری مانند ظرف و فرش كه در اختیار او است نجس شود و آن مسلمان غایب گردد و انسان احتمال بدهد كه آن چیز را



[39]

آب كشیده یا به واسطه آن كه آن چیز مثلاً در آب جاری افتاده پاك شده است، اجتناب از آن لازم نیست.



(مسأله 215) اگر خود انسان یقین كند چیزی كه نجس بوده پاك شده است، یا دو عادل از پاك شدن آن خبر دهند، و همچنین اگر كسی كه چیز نجس در اختیار او است بگوید: «آن چیز پاك شده» یا مسلمانی چیز نجس را آب كشیده باشد ـ اگرچه معلوم نباشد درست آب كشیده یا نه ـ آن چیز پاك است.



(مسأله 216) اگر كسی كه متصدی آب كشیدن لباس شده و لباس نیز در تصرّف او بوده بگوید: «آن را آب كشیدم»، آن لباس پاك است.



(مسأله 217) اگر انسان حالی دارد كه در آب كشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی كند، می تواند به گمان خود در پاك بودن اكتفا نماید و آن چیز پاك است.





احكام ظرفها



(مسأله 218) خوردن و آشامیدن از ظرفی كه از پوست سگ، خوك یا مردار ساخته شده حرام است، و نباید آن ظرف را برای وضو و غسل و كارهایی كه باید با چیز پاك انجام داد به كار برند. بلكه، احتیاط مستحب آن است كه چرم سگ، خوك و مردار را، اگرچه ظرف هم نباشد، استعمال نكنند.



(مسأله 219) خوردن و آشامیدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها حرام است و احتیاط واجب ترك استعمال آنها در زینت اطاق است، و نگاه داشتن آنها نیز خالی از اشكال نیست بلكه احتیاط در ترك آن است.



(مسأله 220) ساختن ظرف طلا و نقره و مزدی كه برای آن می گیرند احتیاطاً حرام است.



(مسأله 221) خرید و فروش ظرف طلا و نقره و پول و عوضی كه فروشنده می گیرد احتیاطاً حرام است.



(مسأله 222) اگر گیره استكان از طلا یا نقره ساخته شده باشد و بعد از برداشتن استكان به آن ظرف گفته شود، استعمال آن، چه به تنهایی و چه با استكان احتیاطاً حرام است و اگر به آن ظرف گفته نشود، استعمال آن مانعی ندارد.



[40]

(مسأله 223) استعمال ظرفی كه روی آن را آب طلا یا آب نقره داده اند، اگر به آن ظرف، ظرف طلا و نقره نگویند، اشكال ندارد.



(مسأله 224) اگر فلزّی را با طلا یا نقره مخلوط كنند و ظرف بسازند، چنانچه مقدار آن فلز به قدری زیاد باشد كه به آن ظرف، ظرف طلا یا نقره نگویند، استعمال آن مانعی ندارد.



(مسأله 225) هرگاه غذایی را كه در ظرف طلا و نقره است به منظور پرهیز از حرام در ظرف دیگری بریزند، این استعمال جایز است، و همچنین اگر بخواهند از ظرف دوم غذا بخورند، چنانچه به خاطر حرمت غذا خوردن در ظرف طلا و نقره آن را در ظرف دیگر ریخته باشند، این استعمال نیز جایز است. ولی، چنانچه خالی كردن ظرف طلا و نقره به این خاطر نباشد، این استعمال حرام می باشد.



(مسأله 226) استعمال بادگیر قلیان، غلاف شمشیر و كارد، عطردان، سرمه دان، قاب قرآن و مانند آنها، اگر از طلا یا نقره باشد، اشكال ندارد.



(مسأله 227) استعمال ظرف طلا یا نقره برای خوردن و آشامدن و یا استعمالات دیگر، در حال ناچاری اشكال ندارد، و برای وضو و غسل نیز در حال اضطرار می توان از ظرف طلا و نقره استفاده كرد.



(مسأله 228) استعمال ظرفی كه معلوم نیست از طلا و نقره یا از چیز دیگر است، اشكال ندارد.